چند روزی است"پایی که جا ماند" را تمام کردهام. اصلا دوست نداشتم بعد از"نورالدین پسر ایران" به فاصله نزدیک سراغ چنین کتابی بروم اما به هر حال نشد.
این کتاب خیلی بیشتر از تمام کتابهایی که در حوزه دفاع مقدس خواندهام درگیرم کرده است، یعنی الآن که چند روزی از پایان خواندن آن میگذرد باز هم به فکرش هستم.
شکنجههای در اسارت موضوع اصلی و محوری این کتاب است. سید ناصر حسینیپور مینویسد: روزهای اول اسارت چند تا از بچهها را بردند توالتهایی که پر از گند و کثافت بود. سر بچهها را کردند داخل سنگهای توالت تا مدفوع بخورند...!
هرچند مثل این خاطره در کتاب"پایی که جا ماند" بسیار است اما به چند خاطره رقیقتر! اشاره میکنم: