لباس خاکیهای شهر من، سلام
دو، سه شب جمعهای است که با عبور از خیابانهای شهر، لباس خاکیهایی را میبینیم که چند سالی بود نمیدیدیم.
بچههای بسیج را میگویم که با فشار نیروی انتظامی، ایستهای بازرسی شب جمعههایشان را تعطیل کرده بودند و حالا با وخامت اوضاع امنیت پایتخت، با دستور و اجازه مقام ارشد مملکتی دوباره به میدان آمدهاند.
ایستهای بازرسی به دلیل برخی برخوردهای ناپخته ناشی از کم سن وسالی عزیزان بسیجی با انتقاداتی مواجه بود و نیروی انتظامی با همین بهانه و تداخل وظایف، تمام تلاش خود را کرد تا نقش بسیجیان را در برقراری امنیت کم رنگ و کم رنگتر کند که البته هم زمان امنیت نیز کمرنگ و کم رنگتر شد و پایتخت که باید مظهر امنیت کشور باشد به دست ارازل و اوباش افتاد تا جایی که حداقل اگر خود را مجاب به وجود امنیت کنیم عدم احساس امنیت در جامعه را نمیتوانیم انکار کنیم.
اما حالا چند هفتهای هست که نوجوانان و جوانان بسیجی با لباسهای خاکی و با اجازه حامی همیشگی خود پا به میدان گذاشتهاند تا کمکاری دستگاههای امنیتی را با جانشان جبران کنند و مثل همیشه بیادعا و با خشاب خالی خود را فدای امنیت کشور کنند.