چرا عمار دیر آمد؟
امروز نهم صفر است. امروز "بصیرت" به شهادت میرسد، عمار.
شاید اگر نبود واقعه 88، عمار در تاریخ ناشناخته میماند بیآنکه کسی نقش وی را در تشیع و اسلام درک کند اما سال گذشته در دورانی که رهبر عزیزمان در جایگاه ولایت و رهبری دیدند جبهه مقابل وارد فضای شبههافکنی و آمیختن حق و باطل در اصول دین و انقلاب شده است در همان هفته ابتدایی شعلهور شدن آتش فتنه سخن از نقش عمار به میان آوردند و این جا بود که ایشان جمله معروف"این عمار؟" را بر زبان جاری کردند.
عمار و زبیر دو شخصیتی بودند که طول یک سال گذشته بسیار با افراد حال مصداق سازی شدند و نقش آنان با افراد حاضر در میدان کارزار فتنه قیاس شد(چه کسانی که در سپاه علی بودند و چه کسانی که در سپاه معاویه در جنگ صفین و یا عایشه در جنگ جمل).
پس از آنکه در شورای سقیفه ابوبکر به عنوان خلیفه انتخاب شد چند نوع موضع در برابر این انتخاب پدید آمد که هر کدام در تبیین نقش عمار بسیار موثر است.
مثلا ابوسفیان که در پی فرصتی برای ایجاد فتنه در جامعه ی نوپای اسلامی بود، از امیرمؤمنان خواست خلافت ابوبکر را نپذیرد و گفت: «اگر بخواهم، زمین را از سرباز و اسب پر می کنم و خلافت را از او می ستانم.»
حضرت علی علیه السلام که می دانستند ابوسفیان از غصب خلافت خشنود است، به او فرمودند: «ای ابوسفیان! مؤمنان نسبت به یکدیگر خیرخواه اند، اما منافقان مردمی حیله گرند و به یکدیگر خیانت می کنند. اگرچه خانه ها و بدن هایشان به یکدیگر نزدیک باشند.»
روزی که ملعونین به درب حضرت هجوم آوردند و نماد طاهر و صلابت را به شهادت رساندند افرادی چون مقداد، سلمان، زبیر و ابوذر اقدام به سخنرانی در مسجد و محافل جمعی کردند. زبیر که در ماجرای انتخاب عثمان نیز حضرت علی را انتخاب کرد دوشادوش ابوذر و سلمان درپی ستاندن حق حضرت علی(ع) بود اما در جنگ جمل به جریان مقابل حضرت علی پیوست.
اما عمار. عمار یک روز دیرتر خود را به جمع این چهار نفر رساند. عمار خود درباره این تاخیر میگوید که دچار تردید شدم اما به لطف خدا نجات یافتم. وی به همراه ابوذر، مقداد و سلمان از هر فرصتی برای اثبات حقانیت مولایش علی استفاده میکرد.
عمار بعدا در در جنگ صفین نقش بسیار پررنگی را ایفا کرد. عمار اولین کسی بود که برای دعوت حق به سمت سپاه معاویه رهسپار شد و در آنجا خطبهای رسا ایراد کرد که در تاریخ آمده عدهای به واسطه این خطبه توبه کردند. عمار در اثنای همین جنگ به شهادت رسید.
در تمام جنگها از جمله جمل و صفین برخی مردم دچار تردید شدند، اینکه یک طرف برخی صحابه و در طرف دیگر داماد رسول خدا، یک طرف...اما عمار روشنگری کرد و اگر عمار در ابتدای مبارزه در صفین شهید نمیشد و زنده میماند شاید نطفه نهروان با سر نیزه کردن قرآن بسته نمیشد.
این تحریر نگاه تطبیقی صرف ندارد و در پی بیان یک واقعه تاریخی مهم به مناسب سالروز شهادت عمار است بنابراین عینیت بخشی صحیح بر عهده خواننده است که البته وضوح آن کمک کننده این فهم است.